درآمدی بر دروس عمومی و معارف اسلامی

دکتر ویکتور فرانکل؛ تنها کسی بود که موفق شد از زندان آشویتس در لهستان معروف به قتلگاه آدم سوزی فرار کند، او در نامه‌ا‌‌ی خطاب به معلمان سراسر جهان برای تمام تاریخ اینگونه می‌نویسد:

چشمان من چیزهایی دیده است که چشم هیچ انسانی نباید ببیند، من اتاق‌های گازی را دیدم که توسط بهترین مهندسین طراحی می‌شدند. من پزشکان ماهری را دیدم که کودکانی معصوم و بی گناه را به راحتی مسموم می‌کردند. من پرستارانی کاربلد را دیدم که انسان‌ها را با تزریق یک آمپول به قتل می‌رسانند. من فارغ التحصیلان دانشگاهی را دیدم که می‌توانستند انسان دیگری را در آتش بسوزانند و مجموع این دلایل مرا به آموزش مَشکوک کرد. از شما تقاضا می‌کنم که تلاش کنید قبل از تربیت دانش‌آموزانتان به عنوان یک دکتر یا یک مهندس از آنها یک انسان بسازید، تا روزی تبدیل به جانوران روانی دانشمند نشوند. پزشک یا مهندس شدن کار چندان دشواری نیست و هرکسی می‌تواند با چند سال تلاش به آن برسد. اما به دانش‌آموزان خود بیاموزید که بهترین و بزرگترین ثروت هر کدام از آنها "انسانیت" است که با هیچ مدرک تحصیلی در جهان قابل مقایسه نیست…!

دروس معارفی در دانشگاه‌ها را می‌توان به عنوان دروسی «فرادرس» قلمداد کرد که ترسیم گر اندیشه‌های بنیادین و نقشه راه بینشی و منشی جوان امروز در فردای کشور است.

 

دروس عمومی یا معادل های آنها در دانشگاه‌های اروپایی و آمریکایی:

به نظر می‌رسد اهتمام به فرهنگ عمومی، سبک زندگی و اندیشه‌های بنیادین یکی از اولویت‌های دانشگاهی دانشگاه‌های مطرح دنیا بوده و می‌باشد.

طبق گزارش رژ کوله، چندین دانشگاه در امریکای شمالی یا در اروپا بر اساس رویکردی کاملاً متفاوت، دروس فرهنگ عمومی را وارد برنامه‌های دانشگاهی کردند و آنرا در دسترس دانشجویان برجسته قرار دادند تا تحصیلات علمی آنها را تکمیل کنند. این برنامه‌ها اغلب اوقات به نتایج اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی و اخلاقی توسعه پژوهش توجه دارند.

نکته مهم آنکه در دیگر شرایط و موقعیت‌ها، برنامه آموزش عمومی غالباً در مراحل آغازین تحصیلات دانشگاهی به عنوان دروس پیش نیاز یا برنامه‌های فوق العاده در نظر گرفته می‌شود. این امر، به عنوان مثال، در آلمان به عنوان دروس عمومی اجرا می‌شود که هوبر (1992 Huber,) نحوه اجرای آن را در آلمان کنونی به خوبی توصیف و تشریح می‌کند. این گونه دروس عمومی که برخوردار از جنبه انسان مدارانه هستند تلاش دارند تا نوعی فرهنگ عمومی را به دانشجویانی ارائه و عرضه کنند که به تحصیلات و آموزش‌های علمی بسیار تخصصی مبادرت و اشتغال می‌ورزند .

حتی در برخی از دانشگاه‌ها، دروس عمومی در اولویت نخستین قرار دارد. به عنوان مثال دانشگاه‌های آلمانی زبان سوئیس، با الهام از سنت انسان مدار وحدت تدریس و تحقیق (Tradition humboldiemne) توصیه می‌کنند که نخستین دوران تحصیلات دانشگاهی با آموزش عمومی در ارتباط باشد . جالب آنکه این دانشگاه‌ها حدود ده سال، برنامه‌های تدریس عمومی را به شکل تدریس سال اول تحصیل توسعه می‌دهند به گونه‌ای که دانشجویان می‌توانند دروس عمومی را در تمامی دانشکده‌ها پی بگیرند. این مهم شاید بدین معناست که قبل از هر چیز لازم است فکر و ذهن دانشجو ابتدا بر اساس اندیشه‌های بنیادین و آموزش‌های عمومی اجتماعی نقش ببندد و بعد نوبت آن می سد که دروس تخصصی در چارچوب آموزش‌های عمومی فوق تعلیم داده شود.

اهمیت جنبه‌های فرادرس آموزش عمومی را می‌توان حتی در رشته‌های مهندسی نیز مشاهده کرد. بطوریکه دو مدرسه پلی تکنیک سوئیس، به عنوان دروس اختیاری، برنامه‌ای موسوم به انسان- فناوری- محیط زیست را برای دانشجویان مشغول به تحصیلات پایه پیشنهاد می‌دهند. چنین دانش پژوهانی علاقه مندی و حساسیت خود را نسبت به جنبه‌های اجتماعی، حقوقی، اقتصادی و اخلاقی مهندسی نشان داده‌اند. (ر. ک: آموزش دانشگاهی و مطالعات میان رشته‌ای، نیکول رژکوله، ترجمه محمدرضا دهشیری).

از این رو شاید بتوان با اطمینان گفت که اهتمام به دروس عمومی در دانشگاه‌های برجسته اروپایی و آمریکایی بیشتر از ایران نباشد، کمتر نیست. چرا که از منظر آنها دروس عمومی به منزله دروس فرادرس است که نوع نگرش و سبک زندگی دانشجویان را در بر می‌گیرد؛ البته با این تفاوت مهم که آبشخور فکری آنها در سبک زندگی و فرهنگ عمومی، محروم از آموز های ناب قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام است!